کد مطلب:299711 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:224

فاطمه ی زهرا دختر رسول خدا و بانوی زنان جهان


مادر وی خدیجه دختر خویلد، [1] مادر مؤمنان بود. فاطمه كوچك ترین دختر رسول خدا (ص) و محبوب ترین آنان در نزد وی بود. سلاله ی رسول خدا (ص) جز از فاطمه، از دیگر دخترانش منقطع شد.


[1] خويلد بن اسد بن عبدالعزي بن قصي بن كلاب، از تيره اي معروف و از محترمان قريش است. خويلد در دوره ي جاهليت مهتر طائفه ي خود بود. در جنگ فجار (اين جنگ را از آن رو فجار گويند كه در ماههاي حرام رخ داده. و گفته اند از آن جهت بدين نام خوانده شد كه بعض محرمات را در آن جنگ حلال شمردند. رجوع شود به سيره ي ابن هشام ص 201، ج 1. و رجوع به مجمع الامثال ميداني، فصل ايام العرب و نيز رجوع به اقرب الموارد شود.) دوم، در روزي كه به نام شمطه معروف است، و در آن روز قريش آماده ي جنگ با كنانه شد، رياست طائفه ي اسد را داشت. (ابن اثير، ج 1، ص 593. و رجوع به انساب الاشراف بلاذري، ص 102، چاپ دارالمعارف شود. ليكن ابن سعد در داستان روز زناشويي پيغمبر (ص) با خديجه چنين نويسد:

«اينكه نوشته اند خديجه پدر خود را با نوشاندن نوشابه از حالت طبيعي درآورد، درست نيست و اسنادي است به غلط. آنچه از اهل علم به ما رسيده است و سندي درست به حساب مي آيد، اين است كه خويلد پيش از جنگ فجار مرده است. (طبقات، ص 58، ج 1، بخش يك) اما ميداني يوم شمطه را روز جنگ بين بني هاشم و بني عبدشمس معني كرده است (مجمع الامثال) با توجه بدين كه در جنگ فجار يكسو قريش و سوي ديگر كنانه بود تفسير ميداني از دقت خالي است. داستان مست بودن خويلد در روز عقد خديجه و راضي شدن وي بدين زناشويي كه در بعض مأخذ ديده مي شود نيز بر اساسي نيست و چنانكه در بيشتر روايات اهل سنت و جماعت و در مأخذ شيعي مي بينيم، اين خواستگاري با حضور عمرو بن اسد عموي خديجه و ورقة بن نوفل است و ظاهرا خويلد در اين تاريخ زنده نبوده است.)

نوشته اند هنگامي كه تبع مي خواست حجرالاسود را به يمن ببرد، خويلد با او به نزاع برخاست (عقاد: فاطمة الزهراء ص 10. عقاد سند خود را ننوشته است. تبع لقب عام پادشاهان يمن است. اگر اين داستان درست باشد اين شخص، تبع الاصغر، حسان بوده است. ليكن مورخان، حادثه هاي دوران چند تبع را با يكديگر درآميخته اند (رجوع به تاريخ يعقوبي، حبيب السير، مجمل التواريخ و القصص و تاريخ گزيده شود). اما تا آنجا كه نگارنده جست و جو كرد، اين تبع بر اثر خوابي كه ديده بود خانه ي كعبه را حرمت نهاد، و آن را پرده پوشاند. گويند او نخستين كسي است كه خانه ي كعبه را پرده پوشانيد. گويا اين داستان كه در سيره ي ابن هشام به نقل از محمد بن اسحاق آمده است، و ياقوت نيز بخشي از آن را ذيل كلمه كعبه آورده است. (رك: سفينةالبحار، ج 2، ص 643) پايه اي نداشته باشد و الله العالم.) اين ايستادگي نشان دهنده ي موقعيت ممتاز او در آن عصر است. پسرعموي خديجه «ورقة بن نوفل» از كاهنان عرب بوده است و چنان كه نوشته اند از كتابهاي اديان پيشين اطلاع داشت. چون رسول اكرم (ص) به هنگام نزول نخستين دسته هاي وحي مضطرب گرديد، خديجه او را نزد ورقه برد. ورقه پس از آنكه از او پرسشهايي كرد به خديجه مژده داد كه او پيغمبر اين امت خواهد بود (بلاذري، انساب الاشراف ص 106 و مصادر ديگر.) خديجه پيش از ظهور اسلام از زنان برجسته ي قريش به شمار مي رفته است تا آنجا كه او را طاهره و سيده ي زنان قريش مي خواندند. پيش از آنكه به عقد رسول اكرم درآيد نخست زن ابوهاله هند بن نباش بن زراره (همين كتاب ص 390.) و پس از آن زن عتيق بن عائذ از بني مخزوم گرديد (ابن سعد. طبقات ج 8، ص 8. بعض مصادر ازدواج او را با عتيق پيش از ابوهاله نوشته اند. (مقاتل الطالبين ص 48. كشف الغمه ج 1، ص 511).

در مقابل اين شهرت ابن شهرآشوب در مناقب و سيد مرتضي در شافي گويند: «خديجه به هنگام زناشويي با پيغمبر دختر بوده است. و آنكه به ابوهاله شوهر كرده خواهر اوست. ابن شهرآشوب يكي از چند مأخذ خود را كتاب احمد بلاذري معرفي كرده است (مناقب ج 1، ص 159) ابن احمد بلاذري قاعدتا بايد احمد بن يحيي مؤلف انساب الاشراف باشد، اگر چنين است وي از گفته ي امام حسن (ع) نويسد:

«از دايي خود هند بن ابي هاله پرسيدم (و در تفسير آن گويد، چون خديجه دختر خويلد نخست زن ابوهاله اسدي بود) (انساب الاشراف ص 390) و باز در ص 406 كتاب چنين آمده است: خديجه پيش از آنكه زن پيغمبر شود زن ابوهاله هند بن نباش بوده.) وي از ابوهاله صاحب دو پسر و از عتيق صاحب دختري گرديد. (مترجم).